نقرس در مرغان مادر و تخمگذار با نگاهي به ويروس برونشيت
نقرس در مرغان مادر و تخمگذار با نگاهي به ويروس برونشيت:
نامهاي متعدد اين بيماري مثل: نقرس احشايي، نفريت توكسيك حاد، سنگ كليه، سنگهاي ادراري،نفروز،بيان كننده علتهاي متنوع اين بيماري است.
نقرس احشايي وقتي عمل كليه دچار اختلال ميشود، بروز پيدا ميكند.كريستالهاي اورات ديگر دفع نشده و در سراسر اندامهاي احشايي گسترش پيدا كرده و پخش ميشوند . فاكتورهاي زيادي ميتوانند به عنوان عامل تصور شوند.
نشانههاي باليني:
در بسياري از موارد سنگهاي مجاري ادراري به جز افزايش مرگ و مير نشانههاي باليني ديگري ندارد. از نشانههاي قابل ذكر حالت كز كرده ،كاهش وزن و تمايل پرنده به پنهان شدن را ميتوان نام برد.
در گلههاي مبتلا، تخم مرغهاي با پوسته نازك ممكن است افزايش يابد و مرگ و مير به تدريج و دائمي در كل دوره ممكن است ادامه يابد.
جراحات:
اغلب حالبهاي كليه متسع شده و داراي سنگهاي استوانهاي است كه با موكوسي غليظ احاطه شده در حاليكه معمولا" يك طرفه است، يعني اورات كلسيم معمولا يك كليه را تحت تاثير قرار ميدهد و كليه ديگر بزرگتر ميشود، كه اين عدم تقارن در هنگام كالبد گشايي ميتواند مورد توجه قرار گيرد.اغلب يك يا تعدادي از لوبولهاي كليه كه بوسيله حالب مسسدود شده زهكشي شدهاند، تحليل رفته و از بين ميروند. كليه مقابل هم كه فعال است ممكن است هيپوتروفي شود . بسياري از پرندگان رسوبات اورات در غشاهاي سروزي اعضاء احشايي دارند.
وقتي عمل كليه دچار اختلال ميشود، اسيد اوريك كه به طور طبيعي بوسيله كليه دفع ميشود، در هر جايي كه خون گردش پيدا ميكند جاي ميگيرد و چون درصد بالايي از خون در ارگانهاي شكمي جريان پيدا ميكند، جراحات در اين ارگانها بيشتر است .مواد اوراتي بر روي سطح كبد و قلب و كيسههاي هوايي و پرده صفاق يك منظره پوششي گچي را بوجود ميآورند. در موارد شديد موجب چسبيدن كبد به جدار داخلي قفسه سينه ميگردد و هنگام كالبد گشايي و جدا كردن سينه از محوطه شكمي به علت همين چسبندگي بيشتر مواقع پاره ميشود.
نقرس مفصلي با نام Thofi مشخص ميشود كه به نشست اورات در اطراف مفاصل بويژه در مفاصل پاها تظاهر پيدا ميكند و گاهي به نظر ميرسد كه پاها از حالت طبيعي خارج شدهاند و وقتي لاشه باز ميشود به دليل رسوب اورات مفاصل سفيد رنگ هستند.
علت شناسي:
در پرندگان زوائد ناشي از متابوليسم پروتئينها و بازهاي پورين بر خلاف پستانداران كه اوره است ، اسيد اوريك ميباشد اما پرندگان فاقد آنزيمuricase هستند (كه اسيد اوريك را به آلانتوئين تبديل ميكند )- اسيد اوريك در آب غير قابل حل است- . در حالت سلامت پرنده اسيد اوريك (مايع سفيد رنگ) از طريق كليه دفع ميشود. نارسايي كليه به هر علت مشخص يا نا مشخصي موجب تجمع اسيد اوريك در خون ومايعات بدن شده كه نهايتا" به صورت كريستالهاي سديم-اورات در كليه و ساير ارگانها و بافتهاي بدن رسوب مينمايد. در كليهها بوسيله كوچك شدن يا از دست دادن بخشهايي از لوب كليه تظاهر پيدا ميكند.
در شرايط مزرعهاي معمولا نقرس احشايي و سنگهاي ادراري اصولا چند عاملي است و به ندرت اتفاق ميافتد كه در بروز اين مشكل يك عامل نقش د اشته باشد.
از ميان عومل متعدد تشكيل سنگهاي ادراري و نقرس احشايي قطعا" عفونت ناشي از ويروس برونشيت سرآمد همه عوامل است.
كليهها داراي چهار عمل اصلي و اساسي هستند، كه از ميان آنها بر طرف كردن و دفع مواد زائد متابوليكي و فرآوردههاي سمي بيش از همه مشخص و شناخته شده است . علاوه بر اين تركيب شيميايي مايعات بدن را تامين مينمايد. ذخيره سازي مايع و الكتروليتهاي حياتي را شكل ميدهندو مواظبت از توليد هورمونهايي كه فشار خون را تنظيم ميكنند از ديگر وظائف آن است .
فاكتورهاي تغذيهاي:
كلسيم زياد در پولتهاي غير بالغ كه براي مدتي مورد استفاد قرار گرفته باشد سبب وارد كردن صدمه به كليه ميشود، كه ممكن است به نقرس بيانجامد. جيرههاي غذايي مرغان مادر و تخمگذار كه حاوي مقادير بالاي كلسيم و مقادير كم فسفر هستند نيز در بوجود آوردن نقرس مشاركت دارند .
بيكربنات دوسود كه در بعضي از مواقع به منظور بهتر كردن كيفيت پوسته تخم مرغ مورد استفاده قرار ميگيرد، ميتواند در بوجود آوردن نقرس كمك كند. پروتئين زياد داده شده به پرندگان بالغ و نيمه بالغ نيز ميتواند در بروز اين مشكل دخيل باشد. فقدان سيستم كنترل آب مصرفي و كيفيت نامناسب آب از نظر سختي ، املاح، كلسيم، سديم نيز ميتوانندبه عنوان عامل مستعد كننده به شمار آيند.
عدم تعادل اسيدهاي آمينه به خصوص ليزين و متيونين نيز ميتوانند در شكل گيري نقرس مشاركت نمايند.
پودر ماهي مخلوط شده با اوره يا كيك سوياي بد پروسس شده مقادي بالاي اوره آز را نشان ميدهند كه با نقرس مشاركت دارد.
كمبود ويتامين A هم ميتواند باعث صدمه ديدن كليه شود كه اين كمبود ميتواند با زياد بودن يكي ديگر از ويتامينهاي محلول در چربي مثل D3، K، E، كه باعث كم شدن جذب ويتامين A ميشود هم بوجود آيد ، كه در اين صورت جراحات مخاطي و خشكي چشم و... هم ديده خواهد شد.
برخي از داروها مثل سولفاناميدها ، آمينو گليكوزيدها (مثل جنتامايسين) نيتروفورانها (مثل فورازوليدون) و برخي كوكسيديوسيدها كه داراي خاصيت نفوتوكسيك ( سميت كليوي) هستند، در صورت استفاده بيش از حد ميتوانند موجب جراحات كليوي شوند.داروهايي مثل اوروتروپين(متنامين) نيز در صورت مصرف بيش از حد ميتواند موجب جراحاب كليوي شود. چون اين دارو در محيط اسيدي ادرار توليد فرمالدهيد ميكند، و اين ماده تحريك كننده نفرونها ميباشد( اين عوامل تنها به عنوان عنوان عوامل تشديد كننده به شمار ميآيند).
مايكوتوكسينها فيتوكسينها و توكسينهاي غير آلي يا شيميايي نظير فلزلت سنگين ومواد شيميايي كشاورزي و آفت كشها به عنوان عوامل مستعد كننده به شمار ميآيند. گوگرد از طريق كليتين از سيستم زدوده شده و گرايش به داشتن آستانه پايين براي كريستاله شدن دارد ( بخصوص در محيط PH متابوليكي اسيدي).
يادمان باشد كه هر كدام از عوامل ميتواند زمينه را براي بروز بيماري فراهم كند، اما ممكن است در آن زمان ما هيچ نشانهاي از نقرس نبينبم، اما بعد از گذشت مدتي كه يك عامل تشديد كننده اضافه شود، نقرس بوجودآيد. مثلا در مرغان مادر كه در دوره توليد با اين بيماري دست و پنجه نرم ميكنند ممكن است زمينه در دوره پرورش (مثلا" جيره بندي نامناسب آب يا كلسيم بالاي جيره پيش توليد يااستفاده زودتر از موعد از جيره توليد...) فراهم شده باشد ودر دوره توليد علائم بيماري ظاهر شود.
اما به عقيده اكثر كارشناسان عامل اصلي جراحات كليوي ويروس برونشيت است.
يك سوال: مگر ما گله را در برابر انواع سويههاي برونشيت مثلH120،4/91 ،MA5 واكسينه نميكنيم ؟
پاسخ : بله اما مشكل همين جا است چراكه ويروس برونشيت داراي داراي خصيصههاي منحصر به فردي است كه در زير به بخشي از آن اشاره خواهد شد.
ويروس برونشيت يك RNA ويروس با ژنوم چند قطعهاي است. آنزيم مسئول همانند سازي RNA اين ويروس از خطاي بالايي برخوردار است ، يعني احتمال جهش بسيار زياد است. در هنگام رونوشت برداري (سنتز mRNA) در نتيجه در هنگام ترجمه (توليد پليپروتئن) اين تغييرات نقطهاي به همراه تغييرات ديگر از جمله حذف يا درج سكانسهاي نوكلوئوتيدي موجب تغيير رديف اسيد آمينهء پروتئين حاصله از اين ژنها ميگردد. اين تغييرات اسيد آمينه ميتواند منجر به تغييرات پادگني شده، در نتيجه پادتن (آنتي بادي) موجود در خون پرنده واكسينه شده نميتواند ويروس برونشيت تغيير يافته را خنثي نمايد.اين ويروسهاي جديد يكه تاز ميدان بوده و عامل بيماريزايي و صدمه رساني به كليه اينها هستند .خصوصيت ديگر اين ويروس چند قطعهاي بودن ژنوم آن است . وهمين ويژگي موجب ميشود در صورت وجود برونشيت به طور همزمان –خواه دو ويروس مزرعهاي باشد يا دو ويروس واكسن يا مجموعهاي از اين دو- قطعاتي از ژنوم يا نواحي بين ژني اين دو ويروسها تعويض شده و ويروسهايي با خصائص جديد توليد ميشود و ايمني حاصل از واكسن ممكن است نتواند عمل حفاظتي خود را در برابر اين ويروسهاي جديدتر به انجام رساند ( در تيترهاي برونشيت كمي ايمني متقاطع وجود دارد، به اين معنا كه مثلا پادتن ويروس H120 كمي در برابر ويروس 91/4 ايمني ايجاد ميكند، اما به قدر كفايت نيست و اين بيان كننده اين است كه گله ما به صرف داشتن تيتر بالاي برونشيت دربرابر اين بيماري به طور كامل ايمن نيست) . لذا توليد كنندگان طيور در همهجا با بروز و حضور ويروسهاي برونشيت جديد مواجه ميباشند اين ويروسهاي جديد به صورت سروتيپها و تحت تيپها و واريانتهاي ويروس برونشيت تظاهر مييابند. در تكامل اين ويروس سه فاكتور تمايل ذاتي اين ويروس به جهش و باز آرايي ژني و استفاده از واكسنهاي متنوع و فشار ناشي از ايمني حاصل از واكسيناسيون كه به طور غير مستقيم با سركوب ويروس حساس به ايمني حاصل از واكسن زمينه را براي رشد ويروسهاي جديد و جهش يافته كه در حالت عادي ممكن است فرصت تكثير نداشته باشند فراهم ميآورند.
درمان:
اسيدي كردن ادرار به حل شدن سنگهاي كليوي كمك ميكند، براي اين كار ميتوان از سولفات آمونيوم يا كلريد آمونيوم استفاده كرد ( نوع سولفاته به دليل اينكه كمترموجب ازدياد مصرف آب ميشود، بهتر است)كه ابتدا از مقادير كم شروع كرده و به تدريج به حداكثر ميرسانيم و بعد از بهبودي به تدريج آن را كم ميكنيم. در مزارع مرغ مادر اين كار چند مشكل را بوجود ميآورد و يكي مرطوب شدن بستر به علت مصرف آب فراوان مرغهاست. و دومي اينكه اين پرندگان با كليه صدمه ديده آيا قادر به متوقف كردن استرس اضافه شده جريان زياد شده ادرارهستند؟ و سومين عيب، كاهش كيفيت پوسته تخم مرغ به علت اسيدوز متابوليكي است. به هر حال بين بد و بدتر يكي را بايد انتخاب كرد .
ادرار اسيدي ميتواند مانع رسوب اورات شود، اما نميتواند رسوبات سخت شده را حل كند، و اين حجم آب اضافه شده ميتواند به پيشابراههاي كليه آسيب برساند، كه تجويز ويتامينA در اين زمان ميتواند مفيد واقع شود.علاوه بر اين كليه محل سنتز ويتامين Cو در متابوليت ويتامينD3 نقش دارد. بنابر اين افزودن اين ويتامينها هم سودمند خواهد بود.
كم كردن پروتئين و استفاده از هيدروكسي متيونين هم ميتواند مفيد واقع شود.